در اين مطلب قصد داريم به بررسي اثبات حقانيت علي (ع) و فرزندانش به عناون جانشينان پيامبر اكرم (ص) بپردازيم. اين مطلب مخصوصا براي اهل سنت تهيه شده است و تمامي نكته هاي آن صد در صد مورد تعييد علماي بزرگ اهل تسنن همچون طبري ، رازي ، ثعلبي ، قشيري ، خوارزمي ، ابن حجر ، ابن كثير ، احمد بن حنبل ، سنن بيهقي و... مي باشد. راه هاي تعيين جانشيني علي (ع) . 1-اولين بار تعيين جانشين در مراسم دعوت خويشان بود كه در آنجا پيامبر اكرم به حاضرين اعلام كرد كه علي (ع) به عنوان جانشي و وصي اوست. ضيامب اكرم چنين فرمود : همانا اين ، برادر من ، وصي من و جانشين من در ميان شما خواهد بود ؛ فرمانش را بشنويد و از او اطاعت كنيد. 2- نزول آيه ولايت در يكي از روزها ، نزديك ظهر فرشته وحي آمد و اين آيه را از سوي خداوند براي پيامبر آورد : ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آوردهاند همان كسانى كه نماز برپا مىدارند و در حال ركوع زكات مىدهند . پس از نزول آيه ، پيامبر اكرم (ص) برخاستند و در حالي كه آيه را ميخواندند شتابان به سوي مسجد آمدند و پرسيدند : آيا كسي در حال ركوع صدقه داده است ؟ فقيري انگشتري در دست داشت ، به حصرت علي (ع) كه در حال نماز بود ، اشاره كرد و گفت : آري اين مرد در حال ركوع ، انگشتري خود را به من بخشيد. صداي تكبير ياران بلند شد و رسول خدا (ص) ستايش خدا را بجاي آورد. 3- نزول آيه تطهير ام سلمه گويد : روزي ايشان در خانه استراحت مي كردند كه دختر بزرگوارشان فاطمه زهرا (س) وارد شد. پيامبر ايشان را به كنار خود دعوت كرد. پس از او به ترتيب علي (ع) ، حسن (ع) و حسين (ع) آمدند. رسول خدا آنان را نيز پيش خود خواند و سپس چنين دعا كرد : " خدايا اينان اهل بيت من اند ؛ آنان را از هر پليدي و ناپاكي حفظ كن! " در همين زمان فرشته وحي آمد و اين آيه نازل شد : خدا اراده كرد كه آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را از هر گونه پليدي و ناپاكي كاملا پاك و پاكيزه گرداند . ام سلمه گويد من هم پيش رفتم تا در اين افتخار سهيم باشم كه رسول خدا فرمود : اي ام سلمه ، نه ، تو هسمر مني و عاقبت نيكويي داري اما اينان اهل بيت من اند. نكته ( چون در آن زمان فقط اين پنج تن از اهل بيت بودند و حضور نداشتند اين پ نفر نام برده شده اند اما در حاهاي ديگر اسامي تمامي اهل بيت آمده است. 4- حديث جابر وقتي آيه ي اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد اين بهتر و نيكفرجامتر است. نازل شد ، جابر بن عبدالله انصاري به ايشان گفت : " يا رسول الله ، ما خدا و پيامبر ايشان را شناختيم . لازم است كه اولوالامر " را هم بشناسيم ." رسول خدا (ص) فرمود : " اي جابر ، آنان جانشينان من و امان بعد از من اند. نخستين آنان علي ابن ابي طالب است و سپس به ترتيب : حسن ابن علي ، حسين ابن علي ، علي ابن حسين ، محمد ابن علي – كه در تورات به باقر معروف است- و تو هنگام پيري او را خواهي ديد و هر وقت او را ديدي سلام مرا به او برسان. پس از او جعفر ابن محمد ، موسي بن جعفر ، علي بن موسي ، محمد بن علي ، علي بن محمد ، حسن بن علي و پس از ايشان فرزندش مي باشد كه هم نام و هم كنيه من است . اوست كه از نظرها پنهان ميشود و غيبت او طولاني ميگردد تا آنجا كه عده اي كه فقط ايمان راسخ و استوار بر او دارند ، بر عقيده او بافي مي مانند. 5- حديث منزلت پيامبر اكرم (ص) نيز بارها به امام علي (ع) مي فرمود : تو براي من به منزله هارون براي موسي هستي ؛ با اين تفاوت كه بعد از من پيامبري نيست. 6- حديث ثقلين پيابمر اكرم (ص) بارها در روزهاي آخر عمر خود مي فرمود : من در ميان شما دو چز گرانبها مي گذارم ؛ كتاب خدا و عترت اهل بيتم را. تا وقتي كه به اين دو تمسك جوييد هرگز گمراه نم شويد و اين دو هيگ چاه از هم جدا نمي شوند تا كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. 7-حديث غدير در روز 18 ذي حجه سال ده هجري پس از پايان مراسم حج كه به حجه الوداع معروف شد و اينكه حدود 120 هزار نفر شركت كرده بودند پيامبر همه را جمع كرد و در محلي به نام غدير خم اين آيه نازل شد : اى پيامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكنى پيامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد آرى خدا گروه كافران را هدايت نمىكند با تامل در اين آيه در ميابيم : 1- خداوند ماموريتي را به پيامبر محول كرده است و اكنون از او ميخواهد تا آن را انجام دهد. 2- اهميت اين ماموريت به اندازه تمام رسالت ايشان است. ( پس نميتوان احمقانه فكر كرد و گفت كه ايشان ميخواستند بگويند من علاي رو دوست دارم . چون هم اينكه همه اين رو ميدونتسن و هم اينكه گفتن اين جمله لازم نبود كه همه افراد يعني اونايي كه رفتن و اونايي كه نرسيدن رو جمع كرد تا فقط بهشون گفت من علي (ع) رو دوست دارم پس حتما مسئله مهم تري بوده است) 3-انجام دادن اين ماموريت خطرهاي بزرگي را به همراه دارد ، ولي خود خداوند محافظ جان پيامبر است. 4- كساني هستند كه نميخواهند اين ماموريت انجام شو.د و اين خطر ها از جانب آنهاست. 5- بيان خداوند به گونه اي است كه تعجيل در انجام مامورت را از پيامبر اكرم (ص) را خواسته است. سپس پيامبر اكرم (ص9 نماز ظهر را بجا آورد و سپس در يك سخنراني مهم و مفصل چنين گفتند : اي مردم چه كسي به مومنان از خودشان سزاوار تر است ؟ گفتند خدا وپيامبرش بر ما ولايت و سرپرستي دارد. سپس فرمود : هر كس كه من مولا و سرپرست اويم علي نيز مولا و سرپرست اوست. و در پايان سخنراني از حاظرين خواست تا مطالب گفته شده را به اطلاع غايبين برساند. سوال من از اهل تسنن اين است كه : 1- چرا مراسم غدير خم همزان با بزرگترين اجتماع مسلمانان برگزار شد؟ 2- چرا خداوند انجام ندادن اين ماموريت را مساوي با انجام ندادن رسالت قرار داد؟ 3- ايا ميتوان گفت معني " مولا" به معني دوست است ؟ آيا در اسين صورت ، نرساندن اين پيام ميتواند با عدم رسالت برابر باشد؟ 4- تبريك و تهنيت مردم مخصوصا سه خليفه به علي (ع) پسا از پايان مراسم نشانه چيست؟